loading...
هیئت قاسم ابن الحسن اصفهان
پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 100 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

وقتی دقیق میشوی میفهمی مدیر یعنی چه..

بعضی ها که امکانات ندارند شروع میکنن به جزع و فزع کردن !! به زمین و زمان بد و بیراه گفتن ! همه را به گردن پشتیبانی می اندازند.امکانات کمه! جمله فرار خیلی هاست.

تازه وقتی هم که امکانات بیاد کلی آدم میخواهد تا همان ها را هم مدیریت کند اما یکی را میشناسم که اینطور نبود:

تقریبا تمام ادوات سنگین لشکر ، غنیمتی بود . توی اون شرایط هیچ کشوری به ما توپ و تانک نمیداد و احمد فقط در یک مورد 300 قبضه توپ غنیمت گرفته بود ؛ وقتی هم که پرچم تانک عراقیا رو عوض میکرد و تانک ها مال ما میشد ، خیلی حواسش به آنها بود...

 

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 100 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)

هجده سال از آن زمان می گذرد

شما نوشته بودید حسین خاکی و خسته از خطر برگشته بود

و میخواست به قرارگاه برود
از یک راننده تانکر آب خواستکه شلنگ را روی سر او بگیرد تا شسته شود
حسین با یک دست سرش را می شست که راننده برای شوخی آب را گرفت داخل یقه حسین و او را خیس کرد

- وقتی حسین رفت راننده هنوز نمی دانست چه کسی را خیس کرده است

- من آن راننده تانکر آب هستم ، تماس گرفتم که بگویم :
جز لبخند چیزی نگفت .

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 99 جمعه 29 شهریور 1392 نظرات (0)
با شروع انقلاب، حقیر تمام نوشته‌های خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های کوتاه، اشعار و ... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که «حدیث نفس» باشد ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاوردم. هنر امروز ، متاسفانه حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان....

 

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 78 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (0)
ای مادر !
هنگامی‏ که فرودگاه تهران را ترک می‏گفتم تو حاضر شدی
و هنگام خداحافظی
گفتی : ای مصطفی، من تو را بزرگ کردم، با جان و شیره خود تو را پرورش دادم و اکنون که می‏روی از تو هیچ نمی‏خواهم و هیچ انتظاری از تو ندارم، فقط یک وصیت می‏ کنم و آن این‏که
خدای بزرگ را فراموش نکنی.
ای مادر، بعد از بیست و دو سال به میهن عزیز خود بازمی‏ گردم و به تو اطمینان می‏ دهم که در این مدت دراز
حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم...

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 61 دوشنبه 25 شهریور 1392 نظرات (0)

پدرشان می گفتند: "زیارت رضا مثل زیارت خداست در عرش."

 

خودشان می گفتند: "سه موقع می آیم سراغ تان.

اول: نامه های اعمال را که می دهند.

 

دوم: پل صراط.

سوم: پای حساب کتاب."

 

پسرشان می گفتند:" از طرف خدا ضمانت می کنم بهشت را برای زائر با معرفت پدرم."

 

پيرمرد سرش را انداخته بود پايين. خجالت مي کشيد و معذرت خواهي مي کرد. امام با لبخند، دل داري اش مي داد.

رفته بودحمام.

امام را نشناخته بود.

کمک خواسته بود .

امام هم پشتش را حسابي ليف کشيده بودند.

عكس نوشت : مربوط به زيارت يكي مانده به آخر - صحن گوهرشاد

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 68 جمعه 22 شهریور 1392 نظرات (0)
شيخ «عيسي بن صالح» مفتي سرشناس سعودي در جديد ترين فتواي خود اعلام کرد: جايز است افرادي که از ناتواني جنسي رنج مي برند، فيلم هاي غيراخلاقي مشاهده کنند، به شرط اينکه بازيگران آن مسلمان باشند!!!!

از سوي ديگر شيخ «جاسم السعيدي» مفتي سرشناس وهابيون بحرين نيز در فتوايي نسبتا مشابه گفت: همان طور که قبلا هم اعلام کرده بودم، اگر هدف بر طرف کردن کمبود بودجه و ناتواني اقتصادي بحرين باشد، فروش مشروبات الکلي و تجارت جنسي به اندازه مورد نياز، البته با اجازه ولي أمر، جايز است.

    

دنیا دیگر خسته شد از دست اینها...
نگارا بفرما کجایی؟؟
به نقل از سنت دات نت

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 66 پنجشنبه 21 شهریور 1392 نظرات (0)

 

ما را ز خاندان کرم آفریده‌اند
یک موج، از تلاطم یَم آفریده‌اند
ما را فدائیان پسرهای فاطمه(س)
"ما را شهید میر و علَم آفریده‌اند"
ما را به اعتبار عنایات فاطمه(س)
گریه کنان حضرت غم آفریده‌اند‎
بهر بریدن سر اولاد عمر و عاص
در جان ما غرور و غژم آفریده‌اند
هر یک ز ما حریف دو صد لشکر یزید!!
(زین رو ز شیعه عده کم آفریده‌اند)
دجّال ها و حرمله ها را مهاجم و ...

... ما را "مدافعان حرم" آفریده‌اند

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 96 چهارشنبه 20 شهریور 1392 نظرات (0)

   در چند ماه اخیر تلاش نسبتا زیادی از جمله ارسال تقاضانامه های متعدد وممتد از طرق رسانه ای و اداری توسط بنده حقیر برای اخذ لقب سایت اسلامی ایرانی از طرف پایگاه ساماندهی  و کارگروه تعیین مصادیق صورت گرفت اما با شکست رو به رو شد ... بخش نظارت سازمان دلیل خود را عدم تکمیل سایت ما از لحاظ پارامتر های بیان شده اعلام کرد و افزود : تارنمای پیشنهادی شرایط ملزومه برای ثبت در دایرکتوری را دارا نمیباشد...

از این جهت با نگاه بر چشم انداز های اسلامی و فرهنگی که هیات در پیش گرفته است سعی بر آن داریم تا علاوه بر تولید محتوا به صورت متن دست به تهیه سایر موارد از جمله عکس فیلم متن گزارش و نشریات بزنیم ، اکنون گام در مسیری خطیر و ارزشمند برداشته ایم تا علاوه بر عمل به دستورات دینی ، نتیجه آن را به حول و قوه اللهی گرفته ، و کشتی خود را به آبادانی برسانیم و از مثمر ثمر بودن آن نیز آگاه شویم و از جهتی بتوانیم پایگاهمان را بین 1000 سایت برتر ایرانی قرار دهیم ؛ امید است با همکاری و تلاش رفقای هیاتی و مساعدت مالی و فکری مسولین هیات راهمان را از ظلمات وهم جدا کرده و خود را با انوار فهم مکرم بنماییم.... از همین لحظه برج کمر عالم را میشکنیم به مدد الهی و نوای دلنشین یاعلی..... دوستان ؛ یاعلی....

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 92 دوشنبه 18 شهریور 1392 نظرات (0)

آنهايي كه قسمت نظرات پست ها را پيگيري مي كنند، كم و بيش با اسم ابوالفضل رهسپار عباسي آشنا هستند.

آشنايي مان با ابوالفضل، برمي گردد به همين قسمت نظرات مطالب سايت هيات و اظهار محبت هاي گاه و بيگاه ايشان.

ابوالفضل متولد 1372 و دانشجوي دانشگاه فرهنگيان است.

ابوالفضل از اعضاي هيات عشاق الزهرا -سلام الله عليها- مسجد جواد الائمه -عليه السلام- منطقه ي جواديه ي تهرانپارس است.

هياتي فعال و با نشاط كه در قالب سه گروه اداره مي شود، يك گروه مقطع راهنمايي كه سرگروهش همين آقا ابوالفضل خودمان است و دو گروه بيرستاني به سر گروهي آقايان فريدي و اسكندرزاده.

نوشتاري كه در ادامه مي آيد، به قلم ابوالفضل -البته با كمي ويرايش- و شرح برنامه ي مشهد مردادماه امسال هيات عشاق الزهرا -سلام الله عليها- ي مسجد جوادالائمه است. ابوالفضل، مسئول فرهنگي برنامه ها بوده است.

 

حال و هوای عجیبی بود.

بچه ها یه کبوتر آورده بودند كه روز آخر برای وداع،  تو حرم رها کردیم. قبل از رها کردنش، دو تا از بچه ها در گوش کفتره برای آقا پیغام دادن.

اولین ورود هیئت ما هرسال از باب الجواده، چون آقاسید سعید ثابتی (مدیرهیئت)، معتقده آقا امام رضا روی پسرش خیلی حساسه (البته اعتقاد همه ماست).

با نوای السلام علیک یا علی ابن موسی رضا وارد حرم شدیم.خیلی از بچه ها در اولین دیدارشون با گنبد و حرم آقا، اشک از چشماشون جاری شد. یه سری هم مثل خودم شکه شده بودن.

در ادامه ي سفر، پارک وکیل آباد رفتیم و فوتبال بازی کردیم.

هرروز به مدت یک ساعت حلقه های معرفتی تو حسینیه داشتیم. وداع هم تو صحن گوهرشاد، روبه روی گنبدطلا برگزار شد.

هرشب هم، یک ساعتی هیئت و روضه وسینه زنی بود. امسال اردو 4 روز بود، بنابراین برای هرروز اردو اسمی گذاشتم تا موضوع مورد بحث هر روز، در حلقه های معرفتی مشخص باشد. روز اول قران و احکام، روز دوم فرهنگی و اجتماعی(جنگ نرم)، روز سوم دفاع مقدس و روز چهارم عترت و مهدویت.

برای هر روز عکس هایی چاپ کردم و به دیوار حسینیه زدم. برای روز دفاع مقدس که گونی (از اون گونیها که تو جنگ برای سنگر استفاده میکردن) و چفیه و پلاک و نارنجک پلاستیکی و... خریدیم و گوشه ای از حسینیه رو  با این چیزا تزئین کردیم.

سه گروه ده نفره به نام هاي شهيد باکری، شهيد برونسی و شهيد پلارک داشتیم. به بچه ها پک فرهنگی و نشریه هم دادیم.

به یک سری از افراد نمونه ي اردو هم جوایزی دادیم... .

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 68 شنبه 16 شهریور 1392 نظرات (0)

پادشاه عربستان آمده بود ايران. توسط سفيرش پيغام داده بود به آقا براي وقت گرفتن و ديدار آيت الله.

آقا وقت نداده بودند.

اطرافيان اصرار كرده بودند، مصلحت است که شما اجازه ملاقات بدهید.

گفته بودند : پادشاه وهابي ست. مي آيد بيت ما ولي نمي رود عتبه بوسي عمه جان ما. جسارت مي شود محضر حضرت...

خدا رحمت كند آيت الله بروجردي را.

كهولت سن داشتند علامه طباطبائي. مي آمدند حرم. غروب روز هاي ماه مبارك. لب هايشان را مي گذاشتند روي شبكه هاي ضريح. تا اذان. روزه شان را با بوسه ي بر ضريح افطار مي كردند. بعد مي رفتند خانه و غذا مي خوردند.

دعوت كرده بودند از استاد براي همايش تجلیل از مقام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها. معمولا استاد اين دعوت ها را رد مي كردند. بخاطر كسالت و اشتغالات فراوان.

اما اين بار سريع قبول كرده بودند دعوت را.

علامه حسن زاده توي جلسه گفته بودند : «اگر برای من ممکن بود و مواجه با مشکل نمی‌‌‌شدم، برای تجلیل از شخصیتی مانند فاطمه معصومه سلام الله علیها این مسیر را سینه‌خیز می‌‌آمدم

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 71 چهارشنبه 13 شهریور 1392 نظرات (0)

زيارت قبول ؛

يعني زخم...

يعني زخم روي زخم...

يعني چشيدن ميوه ي ممنوعه و بيرون انداختنت از بهشت...

يعني هي از پشت سر نگاه كردن تا شايد از پشت شيشه ي ماشين، آسمان بهشت را ببيني...

زيارت قبول يعني ؛

يعني دل تنگي...

يعني بيچاره گي...

يعني هر شب تنهايي...

يعني ...

 

عكس نوشت : عكس مربوط به زيارت يكي مانده به آخر، رو به قبله، توي شبستان سمت چپ گوهرشاد...

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 69 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

لبنانی بود، ولی دوست داشت یک خانه هم توی مدینه داشته باشد. پول داد به امام گفت:" زحمتش را شما بکشید."

گفت :" یک خانه خوب برایت خریده ام. این هم قباله اش."

و یک کاغذ گذاشت جلویش. مرد خواند:" جعفر ابن محمد برای این مرد خانه ای دربهشت خریده است که یک طرف آن به خانه رسول اکرم متصل است، طرف دیگرش به خانه امیرالمؤمنین و دو طرف دیگرش به خانه ي امام حسن و امام حسین."

مرد با خوشحالی کاغذ را بوسید و گذاشت روی چشمانش. امام گفت : " پولت را دادم به فقرای مدینه."

خانواده اش را قسم داده بود وقتی مرد، نوشته را بگذارند توی کفنش.

روز بعد از دفنش آمدند سرقبرش؛ دیدند نوشته ای آنجا گذاشته شده:"جعفربن محمد به وعده اش وفا کرد."

به نقل از سايت منبرك - برگرفته از كتاب ( در محضر آفتاب) از مجموعه كتب 14 جلدي چهارده خورشيد و يك آفتاب

تعداد صفحات : 11

درباره ما
Profile Pic
هم اکنون در حال مشاهده ی آرشیو قدیمی سایت هیئت قاسم ابن الحسن می باشید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی

    برای حمایت از ما از طریق درج لوگوی پایگاه اطلاع رسانی هیئت (مانند لوگوی بالا) ، کد درون کادر سفید رنگ زیر را انتخاب کنید و در بخش کد های اختصاصی کاربر ، کد های جاوا اسکریپت ، اسکریپتها ، کد های آی فریم ، کد های اضافه و یا ... درج کنید

    برای انتخاب بهتر کل بخش میتوانید پس از کلیک بر روی کادر سفید رنگ از کلید های ترکیبی ctrl و a استفاده کنید و سپس کلیک راست کرده و متن را کپی کنید