loading...
هیئت قاسم ابن الحسن اصفهان
پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 87 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (0)

باسلام به بچه هیئتی های گل

 

من میدونم کسی نیستم که بخوام بقیه رو نصیحت کنم

 

و خودم به نصیحت نیاز دارم اما بااین حال:

 

امروز متعلق به  حضرت قاسم(ع) یعنی روزی که مال هیئتمونه پس بیاییم باهم عهد ببندیم که

 

ماهم در شان اسم هیئتمون رفتار کنیم و باعث نشیم که اون حضرت خجالت بکشه

 

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 86 یکشنبه 28 آبان 1391 نظرات (0)

                    

 

هنوز چراغ ها خاموش نشده است و هنوز مداح شروع نكرده، صداي هق هق بچه ها شنيدني ست و لرزش شانه هايشان ديدني.

سيد مهدي باطني ادامه مي دهد : "روز عاشورا مرتب به امام اصرار مي كردند كه جنگ را شروع كنيد و امام هم مي فرمودند كه صبر كنيد. تعبير از من است. چشم براهم و منتظر. مي آيد...  حر از راه رسيد. سربزير و شكسته... و امام كه فرمودند : ياحر ارفع راسك. و اين نداي حسين به همه ي آدم هاست. آنهايي كه گرد و خاك كمي سياهشان كرده است. ابيعبدالله اوراقي ها را مي خرند و تعمير مي كنند و سالم تحويل ميدهند..."

صداي هق هق بيشتر شده و سمفوني نامنظمي را موجب مي شود كه از اتفاق شديد هم به دل مي نشيند.

روح الله مداح خودماني و سربزيرمان مجلس را تحويل مي گيرد و مي سپارد به دست هاي علي اصغر و اين شاهزاده چه ها كه با دل هيات پسر عمو نمي كند. انگار خيلي هواي پسر عمو و هياتش را دارد... و بعدتر دست ها بالا مي رود و پايين مي آيد و ضرباهنگ دست وسينه ملائك را به وجد مي آورد و حالا تا كيلومترها آن طرف تر جا براي نشستن نيست. عطر بوي سيب همه جا را پر كرده است و ملائك را مست و بالهايشان كه زير پاي بچه هاي هيات پهن شده است...

باشد قرار و وعده ي ما جنه الحسين

اينجا براي سينه زدن جايمان كم است...

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 75 یکشنبه 28 آبان 1391 نظرات (0)

سلام:

امروز روز3محرم است حضرت می فرمایند:درمحرم اگرکسی قطره ای اشک بریزدخداوند اورا از برزخ دور میماندنه تنها پیراهن مشکی به تن کنیم و اشک برزیم باطن مان هم عوض کنیم. پس بیایم به باطن مان برسیم

محرم ماه عشق وخون وصبرو گذشت است

امیدوارم از مطلب خوشتان امده باشد یاعلی.

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 83 جمعه 26 آبان 1391 نظرات (0)

بسم الله نوکرا

حی علی العزا

بعد از 11 ماه چشم انتظاری بازهم محرم رسید.

خدای مهربان را شکر میکنیم که بازهم توفیق داد تا یک بار دیگر ماه عزای سیدالشهدا را درک کنیم.

بیایید این محرم،به جبران بی حسین شدن زینب(س)، حسینی شویم.

 



غرق خون شد غروب...
ذوالجناح سم مکوب...
این غروب آفتاب زینب است...
آسمان در اضطراب زینب است...
پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 79 چهارشنبه 24 آبان 1391 نظرات (0)

سلام سعيدم

به حكم جناب قيصر كه "گاهي دلم براي خودم تنگ مي شود" گاهي دلم برايتان تنگ مي شود. البته ارادت هاي پيامكي ام گاه و بيگاه، شب و نيمه شب به محضر حضرت مستطاب جاري و ساري است و بنده نوازي حضرت دلبر كه گاهي پاسخگوي ارادت اين كمتر از كم هستند.

راستي جشن عيد غدير را هيات نبوديد و احتمال قريب به يقين پيگير هيات و خبرهايش كما في السابق.

خواستم تلفني گزارش بدهم ولي واقعيتش تحت تاثير فيلم هاي تلويزيون ترسيدم مكالمات شنود بشود و بعد هم دردسرساز. لذا برايتان نوشتم تا مطمئن باشم دست هيچ بني بشري به آن نمي رسد.

البته اين حقير هم پس از چند مدتي زائر هيات بودم و همزمان با اتمام سخنراني جناب مباشري به بيت المقدس رسيدم.

القصه-سيد مجتبي كه شروع كرد دلم را كف دستم گرفتم و بچه ها دلداده تر بودند و دلم كه سربزير شد از ريز بودنش ميان اين همه جمع.

سيد مجتبي كه سرودش را شروع كرد، مهتابي ها تمام شد و چراغ هاي چشمك زن و چراغ گردان وارد معركه شدند تا جشني بشود تمام عيار و شوري به پا شود شيرين.

بچه ها طبق معمول در پوست خود نگنجيدند و سيد مجتبي طبق معمول تذكر داد و ما همه سمعا و طاعتا.

سيد مجتبي تمام كرد و چراغ چشمك زن ها تمام شد و دوباره مهتابي ها شروع.

حداقل دو مورد جشن عقد هم برگزار شد كه در يكي از آنها احمد، آقازاده ي حضرتعالي زوجه بودند و زوج هم ...

شام : شام عيد را كه خورديم بچه ها دست بكار شدند و در يك حركت هماهنگ و همگاني تزئينات مجلس را باز كردند وهمه بسوي خانه ها روان.

تزئينات جشن امسال كه مسئوليتش با بچه ها بود زيباتر از سال هاي قبل بود و عكاس و فيلمبردار و صوت و مداح و سخنران هم هماهنگ تر و نظم برنامه ي امسال مثال زدني تر.

فرش ها هم جان سالم به در بردند و مثل خانه ي هادي اينا شيرين نزدند.

....

از خدا كه پنهان نيست از شما عزيز دلم چه پنهان؛ چند شب پيش برنامه ي مستند "مكث" از سيما پخش شد و وقتي كه جلسات اكس پارتي را البته بصورت كمي شطرنجي و با شفافيت كمتر نشان مي داد، ذهن مشوش و بي تقواي من-فارغ از اينكه منطق مظفر بخواند و بداند كه قياس مع الفارق چيست-دريك اقدام گستاخانه به مقايسه ي سبك نورپردازي و اجراي اين برنامه با برنامه ي جشن هيات پرداخت و تا آمدم به دادش برسم ديدم كه دامن از دست برفته است وپشت تريبون دارد داد سخن مي دهد كه :

"قرار بود دوستان اكس پارتي را به جمع خودمان دعوت كنيم و قرار نبود خودمان دعوتشان را لبيك گو باشيم و قرار نبود هياتمان كه روضه اي از بهشت بود و قطعه اي از كربلا؛ شبيه به جلسه ي آنها بشود.

داريم از دست مي رويم.

 به كجاچنين شتابان!

اي دل تو چه مي كني؟ مي ماني يا مي روي!

....

نكند فردا روزي بخواهيم با جذابيت هاي كاذب، جاذبه داشته باشيم كه هرچه بكنيم محدوديت ها نمي گذارد به گرد پاي آنها هم برسيم و فقط نتيجه اش اين مي شود كه زمينه ي ذهني نوجوانمان را آماده ي پذيرش جلسات آن چنيني مي كنيم و جاذبه مي شود دافعه و توي ظرف نجس نمي شود آب خورد و با دستمال كثيف، شيشه را نمي شود پاك كرد و ... "

خلاصه با هزار زحمت و بدوبيراه از پشت تريبون كشيدمش پايين و زدم پس كله اش كه "حالا براي من سخنراني مي كني. اينقدر آدم آنجا بودند و يقينا از تو بيشتر مي فهمند؛ آنوقت تو دم درآورده اي وبراي من آدم شده اي."

خلاصه با اين ذهن پدر سوخته ی مان فيلمي داشتيم تا به صبح.

راستي سعيدجان؛

اين حرفها بين خودمان بماند و به گوش مسئولين و مربيان هيات نرسد كه مي گويند "آقا بعد از سالي قدم رنجه فرموده اند و هنوز عرق پايشان نخشكيده، بجاي تشكر و خداقوت نق مي زند و فكر مي كند فقط خودش مي فهمد و ... "

البته حق هم دارند و فرمايششان بجاست و محترم.

با اين همه گرفتاري كه تك تك مربيان و مسولين هيات دارند، خدا وكيلي اين جور حرف زدن توبه هم دارد، ولي چه كنم از دست اين ذهن مشوش.

البته سعيدجان؛

تقصير خودتان بود كه شيفت بوديد وهيات نبوديد و زير سيمي نيامديد و من هم مامورم و معذور...

ديگر بيش از اين وقت گرانبهايتان را نمي گيرم.

شايد در هيات ديدمتان...

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 87 جمعه 05 آبان 1391 نظرات (0)
شب ششم محرم كه مي رسد حالم عوض مي شود. احساس مي كنم روز عرفه ام نه نهم ذي الحجه كه ششم محرم است. فكر مي كنم اگر امشب نشود، ديگر نخواهد شد. ظهر عاشورا وقتي نداي هل من ناصر امام بلند شد و جوابي نيامد اين صداي شش ماهه بود كه سكوت را شكست. و وقتي هرمله كارش را به نحو احسن انجام داد آنقدر سيدالشهدا درمانده شد كه هرمله هم انگار دلش سوخت، اگر دلي برايش باقي مانده بود.

امشب شب درمانده هاست، شب بيچاره ها...

اما راستش را بخواهي هرسال شب ششم آنقدر اين شاهزاده از خود بيخودم مي كند كه همه چيز فراموشم مي شود. شايد مي خواهد من هم مثل خودش فارغ از خواسته هايم سرباز خوبي باشم براي سردار.براي امام زمانم...

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 83 یکشنبه 02 مهر 1391 نظرات (0)

اگر همین الان امام زمان ظهور کنند و به تو بگویند موبایل ات را به من بده، می دهی؟! از محتویات آن مطمئنی و خیالت راحت است؟ عکسی، موسیقی ای، کلیپی یا هر چیزی که مورد رضایت ایشان نباشد و او را آزرده کند نداری؟!»

سر خودتو گول نمال همین حالا برو وضوتو بگیر

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 79 یکشنبه 12 شهریور 1391 نظرات (0)

میخواهیم یه نظر سنجی در مورد 

اجلاس سران جنبش عدم تعهد و سرانش

به عنوان یک بچه هیئتی جواب دهید

نگویند که بچه هیئتی از سیاست چیزی سرش نمیشود...

اساسش چیست؟

برای چیست؟

به چه دردی میخورد؟

نظر شما در این مورد؟

چرا؟

چه کسی؟

چگونه؟

چطور؟

و هر آنچه در اینباره به ذهنتان میرسد در قسمت نظرات بنویسید

نظرات بدون تائید مدیر وبلاگ در همان لحظه که می نویسید نمایش داده میشود


 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 71 یکشنبه 12 شهریور 1391 نظرات (0)

به گزارش 

دیروز در جلسه ی شهید مطهری اتفاق جالبی افتاد

بحث در مورد این بود که نماز اول وقت چه مزیت هایی نسبت به نماز آخر وقت دارد

همچنین اینکه اصلا نماز خواندن چه خوبی هایی دارد؟

هر کسی چیزی می گفت

تا اینکه حاج آقا ارزانی اشاره ای کردند به صحبت های حاج آقای قرائتی که

فرمودند:

اذانی که گفته می شود مثل صدای زنگ تلفنی است که شنیده میشود

و شما سریع به سراغ تلفن می روید

ناگهان یکی از بچه ها که از هیئت نیوز خواست تا نامش فاش نشود گفت:

شما هر چه قدر نماز بخوانید کنتور نمیندازه! و این یکی دیگر از خوبی های نماز است

و از مهمترین فواید نماز است!

این موضوع نگاه یک بچه اصفهانی در خصوص مدیریت هزینه ها را یاد آور میشود!

البته بحث خساست با صرفه جویی در مدیریت هزینه ها اختلاف زیادی دارد

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 80 سه شنبه 07 شهریور 1391 نظرات (0)

منم و غم عشق کربلا...

ای پرستو ، ای مهاجر ، تا خدا...
پر بزن تا نینوا...
نامه ای با خود ببر سوی شاه از این گدا
بچه ها فقط کافیه یک بار ، مرد و مردونه از خود امام حسین بخوایم که با هیئتمون راهی کربلا بشیم...
چرا کسی دعا نمیکنه................................................؟
ما خواستیم و نشد؟
مگه نمیگن "امام رضا برات کربلا میده ، هرکی به کربلا میره از حرم رضا میره" ؟
ما خواستیم و برات کربلا را ندادند؟
گر گدا کاهل بود ، تقصیر صاحبخانه چیست؟

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 80 شنبه 04 شهریور 1391 نظرات (0)

خبر!    خبر!

فروش مجموعه عکس های مشهد مقدس  1391 هیئت نوجوانان قاسم ابن الحسن (ع) در قالب 2dvd  (9.4 gb)

برای خرید این محصول به مسئول سمعی بصری یا  مسئول وبلاگ مراجعه کنید.

صاحب امتیاز:گروه وبلاگ و سمعی بصری

 

پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 85 جمعه 03 شهریور 1391 نظرات (0)

باغ و بهاری امام رضا ، هوامو داری امام رضا...

نوایی که در گوشم خاطره ی صحن قدس را زنده میکند...

عجب صبحی بود...

بعد از نماز صبح در صحن قدس...

بچه ها یکی یکی با مربی ها پیدایشان میشد. گروه آقای مهدوی، گروه آقای قدسی ، گروه آقای ملک احمدی و گروه آقای محمدی...

وقتی که جمعمان جمع شد منتظر شدیم که حاج آقا سیدمهدی باطنی تشریف بیاورند و برنامه را آغاز کنیم. بعد از کمی انتظار آقا سید آمدند و از دور اشاره کردند که برنامه را شروع کنیم...

برنامه با صدای دلنشین حسین آقا ربانی شروع شد...

سلامی به حضرت سلطان علی ابن موسی الرضا عرض کردیم و سپس نوای همخوانی...

چه زیبا بود صدای بچه ها که در هم گره میخورد و صحن قدس را پر کرده بود از عشق به امام رضا...

دیدن روی تو آرزومه ، نوکری درت آبرومه

کاشکی میشد کبوتر حرم بشم دونه خوری ز سفره ی کرم بشم

میون صحن تو پر بگیرم ، به روی گنبدت بمیرم

باغ و بهاری امام رضا ، هوامو داری امام رضا

سپس آقای ربانی زیارت عاشورا را شروع کردند. چه زیبا و دلنشین بود. بچه ها خیلی خوب همراهی میکردند. اصلا انگار دلها جای دیگری پر میزد.

بله...حرم امام حسین...

چه خوش گفته اند که: بعد منزل نبود در سفر روحانی...

در یک لحظه مشهد و لحظه ی دیگر کربلا و سلام به امام حسین...

زیارت عاشورا به سلام مخصوص به حضرت اباعبدالله رسید که حاج آقا باطنی از دور به آقای ربانی اشاره کردند که شعر کربلا را بخوان...

کربلا کربلا

ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هرچه خواهی کن

ابی عبدالله مددی مولا...

راسته که میگن: حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی!! خلاصه اینکه خیلی حال داد...

بعد از زیارت عاشورا همه بچه های هیئت یک عکس دسته جمعی زیبا گرفتند تا خاطره ای بشود برای دلهای مبتلای ما ، تا هر وقتی که نگاهش میکنیم دلمان بلرزد...

همیشه این جمله از زیارت جامعه کبیره به ذهنم میرسد که فرموده است:

وعادتکم الاحسان ، و سجیتکم الکرم...

وگرنه ما را چه به زیارت امام رضا...؟

تعداد صفحات : 11

درباره ما
Profile Pic
هم اکنون در حال مشاهده ی آرشیو قدیمی سایت هیئت قاسم ابن الحسن می باشید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی

    برای حمایت از ما از طریق درج لوگوی پایگاه اطلاع رسانی هیئت (مانند لوگوی بالا) ، کد درون کادر سفید رنگ زیر را انتخاب کنید و در بخش کد های اختصاصی کاربر ، کد های جاوا اسکریپت ، اسکریپتها ، کد های آی فریم ، کد های اضافه و یا ... درج کنید

    برای انتخاب بهتر کل بخش میتوانید پس از کلیک بر روی کادر سفید رنگ از کلید های ترکیبی ctrl و a استفاده کنید و سپس کلیک راست کرده و متن را کپی کنید