در مرکز مطالعات وزارت امور خارجه در جمع سفرا و رؤسای نمایندگانی‌های ایران در خارج از کشور مطرح شد : یک عده شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی‌اند؛ هر وقت می‌خواهد مذاکره شود یک عده می‌گویند داریم می‌لرزیم؛ خوب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید....

حالا كسي مگه حرفي زده،

مگه چيزي گفته،

حالا شايدم از روي "بي سوادي" صحبتي كرده باشند،

بابا دكتر شما به دل نگيريد!.

حالا اينكه يه وقت خداي ناكرده گفته شده مواظب نامردي اينا باشيد،

به اينا نمي شه اعتماد كرد،

انرژي هسته اي يادگار خون احمدي روشن هاست،

اسنادي كه نماينده هاي مجلس ما بهش دسترسي ندارند، تو روزنامه هاي آمريكا توش سبزي خوردن مي پيچند،

اينا بعد دست مي گذارند روي حمايت از حزب الله و سيد حسن،

گفتند بايد موشكاي بالستيك تون رو جمعش كنيد،

و ...

شما چرا عصباني مي شيد دكتر!

حداقل مي گذاشتيد اين بسته ي پيشنهادي رو براي زمستون رونمايي مي كرديد،

با اين قبض گاز هايي كه دست مردم ميرسه، ازش استقبال هم مي كردند.... 

* نویسنده : ابوالفضل رهسپار عباسی

این سخن امام حسین(ع) راخطاب به آقایونی میگذارم که اهل سازش نا قهرمانانه اند و استعدادهای کشورمون رو قبول ندارند و در برابر غرب خود باخته اند و ثانیه به ثانیه 100 درجه برعکسه حرفهای رهبر عزیز رو به مردم میخورانند.

امام حسین (ع):أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه
آگاه باشید همانا زنازاده پسر زنازاده مرا بین دوکار مخیر گردانید،بین شمشیر کشیدن و خواری چشیدن و به دور باد که ما تن به ذلت دهیم

دبستان كه بودم، صفحه ي اول كتاب علوم ام را باز مي كردم و بعد عكس
پيرمردي را مي ديدم كه پسركي هم سن و سال من كنارش نشسته است. بعد چشمم
مي افتاد به جمله ي پايين عكس كه "اميد من به شما دبستاني هاست"
و ذهن بازيگوشم سرك مي كشيد توي دفتر مدير مدرسه مان و نقشه بزرگي كه پشت
سرش روي ديوار زده شده بود و توي فكر مي رفتم كه مگر مي شود رهبر مملكتي
كه نقشه اش، نصف ديوار پشت سر مدير يك مدرسه پانصد نفري را مي گيرد،
اميدش به دبستاني ها باشد!

و فردا قرار است جشن تولد نوزادي را بگيريم كه حالا جوان برومند سي و پنج
ساله اي شده است.
جواني كه تا دلت بخواهد دشمن دارد. از آن زنيكه ي سرخ پوش آمريكايي گرفته
تا رئيس شان آن پسرك سيه چرده تا آن آقاي كري معاونش، همه و همه تهديدش
مي كنند به همه ي گزينه هاي روي ميز و تطميعش مي كنند به سبد كالايي كه
شايد به من و تو تعلق نگيرد. و پسرك چشم عسلي ريش پروفسوري سربزيرمان كه
مدام لبخند مي زند و "سر خم مي سلامت / شكند اگر سبويي"

گفته بود درس بخوانيد كه آينده اين مملكت دست شماست و چشمي گفتيم و درس
هامان رو خوب خوانديم و حالا كه شيخ ديپلمات مان مي گويد شما كم سواديد،
بي سواديد...
نمي دانم شايد هم راست بگويد . ما هنوز هم انگار دبستاني هستيم.
نمي دانم ...
هنوز هم اميدت به اين دبستاني هاست!

امام خمینی(ره):شعار مرگ بر آمریکا لعن بر یزید زمان است  

   و اما حالا عده ای میخواهند شعار مرگ بر آمریکا را حذف کنند و با یزید زمان هم سو شوند

                                                             ولی ما نمیگذاریم

                 مرگ                      

                                                      بر

                                                                         آمریکا...

سازش, مرگ برآمریکا, یزید زمان

وقتی دقیق میشوی میفهمی مدیر یعنی چه..

بعضی ها که امکانات ندارند شروع میکنن به جزع و فزع کردن !! به زمین و زمان بد و بیراه گفتن ! همه را به گردن پشتیبانی می اندازند.امکانات کمه! جمله فرار خیلی هاست.

تازه وقتی هم که امکانات بیاد کلی آدم میخواهد تا همان ها را هم مدیریت کند اما یکی را میشناسم که اینطور نبود:

تقریبا تمام ادوات سنگین لشکر ، غنیمتی بود . توی اون شرایط هیچ کشوری به ما توپ و تانک نمیداد و احمد فقط در یک مورد 300 قبضه توپ غنیمت گرفته بود ؛ وقتی هم که پرچم تانک عراقیا رو عوض میکرد و تانک ها مال ما میشد ، خیلی حواسش به آنها بود...

چند روزی از شروع تابستون میگذره و فراغت بچه های هیئت زیاد شده ، دیروز به طور وحشتناک آمار بازدید ، بازدید کننده ، زمان مشاهده صفحات ، تعداد نظرات و از طرفی تعداد مطالب ثبت شده توسط نویسندگان خلاق و عزیز بالا رفته بود که باعث خرسندی همه شده بود! ؛

از طرفی رتبه alexa سایت هیات تو کشور ایران هر روز 100 تا کم میشه یعنی به رتبه بهتر نزدیک میشه...

و تو جهان هر روز  100/000 کم میشه که واقعا عالیه...

طی یه بررسی که انجام دادم به نتایجی رسیدم که خدمتتون ارئه می کنم:

بازدید بیشتر ، زندگی بهتر !

نه ! نه ! این نیست.....

ببینید ،

بازدید بیشتر > مسلما نظر بیشتر > و در نتیجه ایجاد روحیه نویسندگی > تولید مطلب بیشتر > امکان ایجاد کسب در آمد از سایت >

کاهش و حتی حذف ماهیانه های هیئت

بهتر از این؟

بعد بگید روحانی فلان ! ، به این خوبی.... تا حالا این آمار سابقه نداشت ...

روحانی مچکریم!!! (متشکریم)

حمید علیمی یکی از بهترین مداح کشور خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رسانده است.

وی در خصوص چرایی و چگونگی حضورش در سوریه گفته است :

پروازهای ایران به دمشق اکثرا کنسل شده و من از طریق کشوردیگری وارد سوریه شده ام و کاری به 

دولتش ندارم و برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) آمده ام .

بچه تر از الان بودم. هيچ وقت يادم نمي رود. خانه ي مان بنايي داشتيم. مامان همين طور كه با يك دستش سيني چايي را براي كارگرها مي برد با آن دستش، با پر چادرش مدام اشك هايش را پاك مي كرد. چشم هايش حالا ديگر به سرخي مي زد. گاهي هم صدايش به هق هق بلند مي شد. توي آن موقعيت نه مي شد از مامان سوال كرد، نه مي شد بي خيال ماجرا شد.

گذشت تا اخبار ساعت ۷ شبكه يك تلويزيون. البته آن وقت ها كلا دو تا شبكه بيشتر نداشتيم. پيچ تلويزيون سياه و سفيدمان را كه چرخانديم، محمدرضاي حياتي، اخبارگوي آن روزها و اين روزها بر صفحه ي تلويزيون ظاهر شد. صدايش به سختي در مي آمد.

تارهاي صوتي اش به سختي همراهي اش مي كند : انا لله و انا اليه راجعون . روح خدا به خدا پيوست ...

و حالا تازه علت اشك ها و هق هق هاي مامان را مي فهمم.

با دلي آرام و قلبي مطمئن ...

با بهشت زهرا تمام كرد.

با دلی‌ آرام‌ و قلبی‌ مطمئن‌ و روحی‌ شاد و ضمیری‌ امیدوار به‌ فضل‌ خدا از خدمت‌ خواهران‌ و برادران‌ مرخص‌، و به‌ سوی‌ جایگاه‌ ابدی‌ سفر ... .

‌۱۲ بهمن وقتي خبرنگار از امام پرسيده بود : حالا كه بعد از ۱۵ سال به ايران برمي گرديد چه احساسي داريد، جواب داده بود هيچي!

خبرنگار ساده نمي دانست دل آرام و قلب مطمئن نگاهش به آسمانست نه به زمين، و احساسش تاريخ دارد اما جغرافيا ندارد.

با بهشت زهرا هم شروع كرده بود. مستقيم از فرودگاه آمده بود بهشت زهرا و گفته بود من دولت تعيين مي كنم ...

حالا چشمم به LCD پلاسماي رنگي مان است و آدم هايي كه وظيفه شان احساس كرده است بايد به ميدان بيايند و ...

انگار دلم خيلي دلتنگي ات را مي كند. اي كاش بودي و خودت دولت تعيين مي كردي ...

باسلام خدمت دوستان گلم.شرمنده مشکلی پیش اومده بود که چند روزی توفیق خدمت گذاری نداشتم ولی به لطف خدا از این به بعد انشاالله بیشتر مزاحمتون میشم.

مطلب خیلی توذهنمه از ورزشی گرفته تا فرهنگی و سیاسی اما یه خبر از اخبار ایران شنیدم که نتونستم بدون توجه ازش بگذرم.خبر به شرح زیر است

با تلاش های فراوان از سوی مسئولین قیمت خودروهای شرکت سایپا ۵۰۰هزارتا ۴ملیون تومان کاهش خواهد داشت!!!

آقا تبریک عرض میکنم این موفقیت بالا رو به مهم ی مردم ایران.فهمیدین چی شده؟شرکت سایپا کاهش قیمت داشته!!اونم ۵۰۰ هزارتا ۴ ملیون تومن!کم چیزی نیستا معجزه ای براخودش.

(باوجود اینکه دوستان درخواست کرده بودن موضوع سیاسی نذاریم اما انگار نمیشه)هرچی پیشه خودم تحلیل میکنم که این مسئولین ما مردم ایران رو چی فرض کردن که از این کارا میکنند عقلم به جایی قد نمیده.آخه بابا اوشکول که نیستیم!اول میاین قیمت یک ماشین رو ۲برابر میکنین و ۱۲ ملیون میکشین روش بعد میاین پز میدین که N ملیون کمش کردین.تازه مگه چقدر کمش کردین.زور بزنین ۴ملیون!!!

همین پراید خودمون اینقدر همه به چشم تمسخر نگاش کردیم که الان کمتر آقا نمیشه بهش گفت!تازه این همه سروصدا فقط ماله شرکت سایپاس.هنوز نه خبری از ایران خودرو هست و نه خبری از پارس خودرو و مدیران خودرو!فقط بگم که آقایون مسئول به قول این خنده بازاریه نگاهی به دورو برتون بندازین.                                         یاعلی