loading...
هیئت قاسم ابن الحسن اصفهان
پایگاه اطلاع رسانی هیئت بازدید : 100 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)

هجده سال از آن زمان می گذرد

شما نوشته بودید حسین خاکی و خسته از خطر برگشته بود

و میخواست به قرارگاه برود
از یک راننده تانکر آب خواستکه شلنگ را روی سر او بگیرد تا شسته شود
حسین با یک دست سرش را می شست که راننده برای شوخی آب را گرفت داخل یقه حسین و او را خیس کرد

- وقتی حسین رفت راننده هنوز نمی دانست چه کسی را خیس کرده است

- من آن راننده تانکر آب هستم ، تماس گرفتم که بگویم :
جز لبخند چیزی نگفت .

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
هم اکنون در حال مشاهده ی آرشیو قدیمی سایت هیئت قاسم ابن الحسن می باشید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی

    برای حمایت از ما از طریق درج لوگوی پایگاه اطلاع رسانی هیئت (مانند لوگوی بالا) ، کد درون کادر سفید رنگ زیر را انتخاب کنید و در بخش کد های اختصاصی کاربر ، کد های جاوا اسکریپت ، اسکریپتها ، کد های آی فریم ، کد های اضافه و یا ... درج کنید

    برای انتخاب بهتر کل بخش میتوانید پس از کلیک بر روی کادر سفید رنگ از کلید های ترکیبی ctrl و a استفاده کنید و سپس کلیک راست کرده و متن را کپی کنید