loading...
هیئت قاسم ابن الحسن اصفهان
masoodrezaee بازدید : 357 سه شنبه 21 مرداد 1393 نظرات (14)

 

در مرکز مطالعات وزارت امور خارجه در جمع سفرا و رؤسای نمایندگانی‌های ایران در خارج از کشور مطرح شد : یک عده شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی‌اند؛ هر وقت می‌خواهد مذاکره شود یک عده می‌گویند داریم می‌لرزیم؛ خوب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید....

حالا كسي مگه حرفي زده،

مگه چيزي گفته،

حالا شايدم از روي "بي سوادي" صحبتي كرده باشند،

بابا دكتر شما به دل نگيريد!.

حالا اينكه يه وقت خداي ناكرده گفته شده مواظب نامردي اينا باشيد،

به اينا نمي شه اعتماد كرد،

انرژي هسته اي يادگار خون احمدي روشن هاست،

اسنادي كه نماينده هاي مجلس ما بهش دسترسي ندارند، تو روزنامه هاي آمريكا توش سبزي خوردن مي پيچند،

اينا بعد دست مي گذارند روي حمايت از حزب الله و سيد حسن،

گفتند بايد موشكاي بالستيك تون رو جمعش كنيد،

و ...

شما چرا عصباني مي شيد دكتر!

حداقل مي گذاشتيد اين بسته ي پيشنهادي رو براي زمستون رونمايي مي كرديد،

با اين قبض گاز هايي كه دست مردم ميرسه، ازش استقبال هم مي كردند.... 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط یه بنده خدا در تاریخ 1393/07/13 و 7:56 دقیقه ارسال شده است

روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه میکند. شاگردان شیخ با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: استاد چه شده که اینگونه اشک می ریزی؟

شیخ جعفر در میان گریه ها گفت: یکی از لات های این اطراف حرفی بمن زد که پریشانم کرد.

همه با نگرانی پرسیدند: مگر چه گفت . شیخ در جواب می گوید : او بمن گفت شبخ جعفر , من همانی هستم که همه می گویند , آیا تو هم همانی هستی که می گویند ؟

و این سوال حالم را عجیب دگرگون کرد.


این نظر توسط یه بنده خدا در تاریخ 1393/07/11 و 8:40 دقیقه ارسال شده است

چشم دلم به سوی شماست...این روزها ، بیشتر به دلم نگاه کن

امــــــــــــــام حــــــــــــــاضـــــــــــرم ...



التماس دعا

این نظر توسط ابولفضل رهسپار در تاریخ 1393/07/08 و 17:34 دقیقه ارسال شده است

سلام... کسی خونه هست!؟!؟شکلک

این نظر توسط یه بنده خدا در تاریخ 1393/06/27 و 8:33 دقیقه ارسال شده است

نقل است که داود پیامبر از کوچه ای میگذشت. ناله و ضجه های زنی توجه او را بخود جلب کرد. با خود اندیشید چه شده که این زن اینچنین ناله و فغان میکند.

به نزد زن رفت و گفت : ای زن , چه اتفاقی افتاده کا اینچنین پریشان و گریانی؟

زن در پاسخ گفت : فرزندم که جوانی رعنا و زیبا بود در عنفوان جوانی مرده و من در مرگ او اینچنین داغدارم.

داود پیامیر گفت : فرزندنت چندساله بود ؟ و زن در جوابش کفت : او فقط 350 سال عمر کرده بود .

داود نبی رو به زن کرد و گفت : 350 سال عمر کمی نیست . در آینده مردمانی بر روی زمین زندگی خواهند کرد که 100 سال نیز عمر نمی کنند.

زن با تعجب گفت : با این عمر کم آیا ایشان برای خود خانه و کاشانه هم درست میکنند؟

و وقتی با پاسخ مثبت داود پیامبر مواجه شد گفت : من اگر عمرم به این کوتاهی بود در این چند سال زندگی سر از سجده خداوند بر نمیداشتم .

این نظر توسط یه بنده خدا در تاریخ 1393/06/19 و 7:46 دقیقه ارسال شده است

مردی از دیوانه ای پرسید اسم اعظم خدا را میدانی ؟

دیوانه گفت :نام اعظم خدا نان است اما این را جایی نمیتوان گفت.

مردگفت: نادان شرم کن , چگونه نام اعظم خدا نان است ؟

دیوانه گفت: در قحطی نیشابور چهل شبانه روز میگشتم , نه جایی صدای اذان شنیدم و نه درب هیچ مسجدی را باز دیدم . از آنجا بود دانستم نام اعظم خدا و بنباد دین و مایه اتحاد مردم نان است .( مصیب نامه عطار - عطار نیشابوری)


این نظر توسط یه بنده خدا در تاریخ 1393/06/16 و 7:36 دقیقه ارسال شده است

و من گریخته ام
و در پی من صیادها
و فرا رویم دام ها
یا ضامن آهو
من یقین دارم دستان تو تنها سهم آهو نیست ...


این نظر توسط لیلی در تاریخ 1393/06/04 و 9:52 دقیقه ارسال شده است

بابا این قد خودتونو اذیت نکنین
یه دیوونه یه سنگی انداخته تو چاه

چیزی نشده که
بالاخره دکتر باید یه جا دقه دلیشو خالی کنه؟
به ما نگه به کی بگه؟
خدای نکرده سر اسرائیل یا اوباما جون خالی می کنه ها!!!

این نظر توسط دولتو تضعیف نکنید. در تاریخ 1393/05/28 و 12:03 دقیقه ارسال شده است

آقا دولتو تضعیف نکنید.
حضرت آقا فرمودن دولتو تضعیف نکنید ما هم میگیم چشم آقاجون.
ولی خب انگار خود رییس جمهور مصمم هست خودش خودشو تضعیف کنه با این ادبیات مربوط به دوره جنگ جهانی!!!
میگی نه؟؟
گفتی نه؟؟؟
آره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
برو به جهنم ای اقلیت بیسواد من سرهنگ نیستم. من حقوقدانم!!!
برو یه جای گرم که نلرزی...!!!

این نظر توسط در تاریخ 1393/05/28 و 9:12 دقیقه ارسال شده است

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دشمنان مدارا دوستان برن جهنم

این نظر توسط فدایی سید علی در تاریخ 1393/05/27 و 20:41 دقیقه ارسال شده است

از دولت اتقاد میکنی؟ بی سواد لبو فروش بی دین معاند مزدور بر به جهنم...


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
هم اکنون در حال مشاهده ی آرشیو قدیمی سایت هیئت قاسم ابن الحسن می باشید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی

    برای حمایت از ما از طریق درج لوگوی پایگاه اطلاع رسانی هیئت (مانند لوگوی بالا) ، کد درون کادر سفید رنگ زیر را انتخاب کنید و در بخش کد های اختصاصی کاربر ، کد های جاوا اسکریپت ، اسکریپتها ، کد های آی فریم ، کد های اضافه و یا ... درج کنید

    برای انتخاب بهتر کل بخش میتوانید پس از کلیک بر روی کادر سفید رنگ از کلید های ترکیبی ctrl و a استفاده کنید و سپس کلیک راست کرده و متن را کپی کنید