آنهايي كه قسمت نظرات پست ها را پيگيري مي كنند، كم و بيش با اسم ابوالفضل رهسپار عباسي آشنا هستند.
آشنايي مان با ابوالفضل، برمي گردد به همين قسمت نظرات مطالب سايت هيات و اظهار محبت هاي گاه و بيگاه ايشان.
ابوالفضل متولد 1372 و دانشجوي دانشگاه فرهنگيان است.
ابوالفضل از اعضاي هيات عشاق الزهرا -سلام الله عليها- مسجد جواد الائمه -عليه السلام- منطقه ي جواديه ي تهرانپارس است.
هياتي فعال و با نشاط كه در قالب سه گروه اداره مي شود، يك گروه مقطع راهنمايي كه سرگروهش همين آقا ابوالفضل خودمان است و دو گروه بيرستاني به سر گروهي آقايان فريدي و اسكندرزاده.
نوشتاري كه در ادامه مي آيد، به قلم ابوالفضل -البته با كمي ويرايش- و شرح برنامه ي مشهد مردادماه امسال هيات عشاق الزهرا -سلام الله عليها- ي مسجد جوادالائمه است. ابوالفضل، مسئول فرهنگي برنامه ها بوده است.
حال و هوای عجیبی بود.
بچه ها یه کبوتر آورده بودند كه روز آخر برای وداع، تو حرم رها کردیم. قبل از رها کردنش، دو تا از بچه ها در گوش کفتره برای آقا پیغام دادن.
اولین ورود هیئت ما هرسال از باب الجواده، چون آقاسید سعید ثابتی (مدیرهیئت)، معتقده آقا امام رضا روی پسرش خیلی حساسه (البته اعتقاد همه ماست).
با نوای السلام علیک یا علی ابن موسی رضا وارد حرم شدیم.خیلی از بچه ها در اولین دیدارشون با گنبد و حرم آقا، اشک از چشماشون جاری شد. یه سری هم مثل خودم شکه شده بودن.
در ادامه ي سفر، پارک وکیل آباد رفتیم و فوتبال بازی کردیم.
هرروز به مدت یک ساعت حلقه های معرفتی تو حسینیه داشتیم. وداع هم تو صحن گوهرشاد، روبه روی گنبدطلا برگزار شد.
هرشب هم، یک ساعتی هیئت و روضه وسینه زنی بود. امسال اردو 4 روز بود، بنابراین برای هرروز اردو اسمی گذاشتم تا موضوع مورد بحث هر روز، در حلقه های معرفتی مشخص باشد. روز اول قران و احکام، روز دوم فرهنگی و اجتماعی(جنگ نرم)، روز سوم دفاع مقدس و روز چهارم عترت و مهدویت.
برای هر روز عکس هایی چاپ کردم و به دیوار حسینیه زدم. برای روز دفاع مقدس که گونی (از اون گونیها که تو جنگ برای سنگر استفاده میکردن) و چفیه و پلاک و نارنجک پلاستیکی و... خریدیم و گوشه ای از حسینیه رو با این چیزا تزئین کردیم.
سه گروه ده نفره به نام هاي شهيد باکری، شهيد برونسی و شهيد پلارک داشتیم. به بچه ها پک فرهنگی و نشریه هم دادیم.
به یک سری از افراد نمونه ي اردو هم جوایزی دادیم... .