توي صحن و حرم هاي ائمه ي هدي عليهم السلام كه مي روي، هر كدام حال و هواي خاصي دارد. دريافت اين حس و حال با كمي تفاوت را، توي خيلي ها مشترك ديده ام.
بقيع يك جور، مسجد النبي جور ديگر، سامرا با طعم غربتي متفاوت، كاظمين بهجتي خاص، مشهد متفاوت تر و ايوان نجف كه عجب صفايي دارد.
هنوز كه هنوز است مانده ام آنها كه مشرف مي شوند صحن و حرم اميرالمومنين عليه السلام، چطور دلشان مي آيد مفاتيح را ختم كنند و از ايوان نجف چشم بپوشند.
وارد صحن اميرالمومنين عليه السلام كه مي شوي، بخصوص اگر براي اولين بارت باشد كه ميهمان شاهنشاه ملك و ملكوت و مي شوي، جلوه ي جبروتي مولا دوره ات مي كند، نا خودآگاه به خاك مي افتي مقابل عظمت ابوتراب.
سر كه برمي داري حقارت وجودت را بيشتر مي بيني مقابل جمع كوچكتر هايي كه هر كدام اقيانوسي بوده اند.
شيخ اعظم-شيخ مرتضاي انصاري، سيد ابوالحسن اصفهاني، ابوالقاسم خوئي، مقدس اردبيلي، ميرزاي نائيني، آخوند خراساني، علامه حلي، محدث نوري، شيخ عباس قمي و ...
اگر نبود دست نوازش مولا، از همان باب الساعه عقب عقب برمي گشتي كه كسي را ياراي مصاف با عظمت اين وجود نيست...
آخرنوشت :
1 . سفير انگليس آمده بود خدمت سيد ابوالحسن اصفهاني و مقداري پول داده بود به آقا و گفته بود اين را خرج فقراي نجف كنيد. آقا هم از زير پر تشك، بيشتر از آن گذاشته بودند روي پول سفير و گفته بودند اين را ببريد خرج فقراي انگليس كنيد. بعدا سفير گفته بود؛ سيد ما و دولت انگليس را يكجا خريد...(اوصاف بقيه را از حاجاقاي باطني بپرسيد)
2 . روز پدر رو به همه ي باباهاي دنيا، باباهاي شهيد و باباهاي هيات قاسم تبريك مي گم.
3 . فردا بهانه ي خوبيه براي دست بوسي باباها،براي ماكه خجالت مي كشيم يا كلا زير بار نمي ريم.
4 . اگر هديه ي بدرد بخور نمي گيريد، لااقل سنت حسنه ي قديمي ها را فراموش نكنيد. (خريد جوراب يا روم به ديوار، لباس زير)
5 . بخوانيد كتاب زيباي "علي از زبان علي" نوشته ي دكتر سيد جعفر شهيدي را.