loading...
هیئت قاسم ابن الحسن اصفهان
alijooyafar بازدید : 6251 چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 نظرات (15)

لامصب0 این بحث مقدمه آنقدر مستلزم توجه و ریزه کاری است که دست و پا شکستگانی چون من باید اینگونه دست به قلم بردارند و پدر صاحب بچه مقدمه را در آورند ... و نکته جالب به ذکر1 آن است که مطلب توجه خواننده را می طلبد ، همان چیزی که در مملکت ما کمتر یافت می شود...

و البته نویسنده هم برخلاف من باید ذهن سالم و اعصاب روانی (روان به معنای جاری(دوست عزیز ! نه اون جاری(نه به معنای زن برادر شوهر))) داشته باشد ، مثلا همین که ذره ای اعتماد به خواننده ندارم و مدام لغات را معنی میکنم در حالی که خواننده خود فهمیده و باشعور است2 ، خب تقصیر خودم هم نیست ، در همسایگی رو به رویمان مردی 40 و اندی ساله برای اینکه بچه 6 ماهه اش بخندد صدای انواع پرندگان ، خزندگان را در میاورد ؛ خب مرد حسابی این چه حرکتی است ؟! از اون سبیل چهار پیچت خجل شو لا اقل !! صدایت تا اینجا می آید ! ، برای بنی آدم حواسی باقی نگذاشته اند خب !

و اما برویم سر اصل مطلب (به قول حسن زهتاب : کوتاه سخن) ؛

گاهی ذهن آدم بدجور گره میخورد به گره هایی که باید به حال آنان افسوس خورد و شاید هم گریه کرد ، اما نمیدانم چه میشود آدمی را که خنده می کند به حال این همه دردسر..!

شاید این خنده ها آرامش قبل از طوفان باشد یا یک اختلال عصبی ، چه میدانم هر چه میخواهید اسمش را بگذارید ...

این عوامل اختلال گر در زندگی بسیارند و نه وقت و اطلاعات من پاسخگوی نوشتار چنین مطایباتی است و نه صبر و حوصله شما ، پس به بیان چند مورد محدود آن در هیات خودمان بسنده میکنیم...


1. کربلایی حسین ملک احمدی می گوید3 :

...مسئله ای که اکنون در بین مراکز فرهنگی مذهبی هست اینست که مدیران ، کارمندان ارشد و بسیار از فرهیختگان فعال عرصه های جامع از همین هیئت ها و موسسات بزرگ شده اند و الان همان جمع رفاقتی ده سال - پانزده سال پیش جمع شده اند و یک سری مسئولیت های شهری و چه بسا کشوری را در اختیار دارند و لذا باید به اصل رشد و تربیت در هیئت های امروزی توجه بسیار کرد...


شب جمعه با رفقا رفته ایم گلستان شهدا ، برادران شانه و محمد حسین رحیمی هم هستند4 . یاد مطلب مهدی می افتم که نوشته :

..."ان شاءالله سعی می کنیم ضدا «صدا» های ضبط شده ی مراسم رو تا ایام فاطمیه دوم درون سایت قرار بدیم ."...

سخنش را متذکر میشوم که مدت مدیدی از سخنت گذشته است و کذا و کذا ، در جواب میشنوم که اکنون محمدحسین رحیمی مسئول واحد سمعی بصری است و عملا سایر دوستان هیچ کاره اند ،

به محمدحسین که ارجاع میدهم متوجه میشوم فایل ها دست سید علی است و ....

بگذریم ، یحتمل اگر سید علی هم آنجا بود نوک انگشت اتهام سوی شخص دیگری روانه می گشت و ...

این جاست که آن اختلالات ذهنی پیش می آید و ذهنم می رود سوی آنکه همین رفقایم یک روزی میشوند همان مدیر شرکت تجاری فلان که حسین آقا میگفت و مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره و ...

 

ادامه دارد ...

 

 


 

پی نوشت :

0. لا مذهب

1. لازم به ذکر است

2. اینهمه تعریفتونو کردم وجدانا شماره های بعدی رو هم دنبال کنیدا ، شماره بعدی پس فردا در خروجی سایت

3. جلسه شورای فرهنگی مورخ 93/12/21

4. قرار همیشگی هیئت بعد از جلسه در گلستان شهدای اصفهان ، این هفته : 93/2/18

ghodsi86 بازدید : 127 سه شنبه 23 اردیبهشت 1393 نظرات (2)

سال 87 در چنین روزی بود که بنده ی حقیر به همراه جمعی از دوستان دانشجو، به زیارت سرزمین وحی مشرف شدیم. آنچه میخوانید بخشی از خاطرات این حقیر در روز 12 و 13 رجب آن سال می باشد:

ساعت حدود ۲بعد از نیمه شب بود که با صدای روحانی خوش صوت کاروان از خواب بیدار شدیم. از زمزمه های بچه ها متوجه شدم که به مدینه رسیدیم...

masoodrezaee بازدید : 131 دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 نظرات (2)

توي صحن و حرم هاي ائمه ي هدي عليهم السلام كه مي روي، هر كدام حال و هواي خاصي دارد. دريافت اين حس و حال با كمي تفاوت را، توي خيلي ها مشترك ديده ام.

بقيع يك جور، مسجد النبي جور ديگر، سامرا با طعم غربتي متفاوت، كاظمين بهجتي خاص، مشهد متفاوت تر و ايوان نجف كه عجب صفايي دارد.

هنوز كه هنوز است مانده ام آنها كه مشرف مي شوند صحن و حرم اميرالمومنين عليه السلام، چطور دلشان مي آيد مفاتيح را ختم كنند و از ايوان نجف چشم بپوشند.

وارد صحن اميرالمومنين عليه السلام كه مي شوي، بخصوص اگر براي اولين بارت باشد كه ميهمان شاهنشاه ملك و ملكوت و مي شوي، جلوه ي جبروتي مولا دوره ات مي كند، نا خودآگاه به خاك مي افتي مقابل عظمت ابوتراب.

سر كه برمي داري حقارت وجودت را بيشتر مي بيني مقابل جمع كوچكتر هايي كه هر كدام اقيانوسي بوده اند.

شيخ اعظم-شيخ مرتضاي انصاري، سيد ابوالحسن اصفهاني، ابوالقاسم خوئي، مقدس اردبيلي، ميرزاي نائيني، آخوند خراساني، علامه حلي، محدث نوري، شيخ عباس قمي و ...

اگر نبود دست نوازش مولا، از همان باب الساعه عقب عقب برمي گشتي كه كسي را ياراي مصاف با عظمت اين وجود نيست...

آخرنوشت :

1 . سفير انگليس آمده بود خدمت سيد ابوالحسن اصفهاني و مقداري پول داده بود به آقا و گفته بود اين را خرج فقراي نجف كنيد. آقا هم از زير پر تشك، بيشتر از آن گذاشته بودند روي پول سفير و گفته بودند اين را ببريد خرج فقراي انگليس كنيد. بعدا سفير گفته بود؛ سيد ما و دولت انگليس را يكجا خريد...(اوصاف بقيه را از حاجاقاي باطني بپرسيد)

2 . روز پدر رو به همه ي باباهاي دنيا، باباهاي شهيد و باباهاي هيات قاسم تبريك مي گم.

3 . فردا بهانه ي خوبيه براي دست بوسي باباها،براي ماكه خجالت مي كشيم يا كلا زير بار نمي ريم.

4 . اگر هديه ي بدرد بخور نمي گيريد، لااقل سنت حسنه ي قديمي ها را فراموش نكنيد. (خريد جوراب يا روم به ديوار، لباس زير)

5 . بخوانيد كتاب زيباي "علي از زبان علي" نوشته ي دكتر سيد جعفر شهيدي را.

masoodrezaee بازدید : 173 سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 نظرات (12)

 

به جاي مقدمه : در روايتي به نقل از اميرالمومنين عليه السلام آمده است؛ "مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً".

و ترجمه ي تحت الفظي اش مي شود، "هرکس مرا نکته ای آموزد، بنده خویش ساخته است".

بحث اين نكته بماند كه چون فقط رسول اكرم و ذات ربوبي حق معلم اميرالمومنين بودند، حضرت ادب بندگي مقابل باري تعالي و رسول معظمش بجا آوردند.

از اين مهم كه بگذريم،هر كس كه نكته اي بياموزدمان، طوق بندگي گردن مان انداخته است.

پس اولا بايد ببينيم شاگرد چه كسي شده ايم، چه باري به هر جهت و يا چه رسما؛

و ديگر اينكه ادب استاد شاگردي را در محضر استاد رعايت كنيم.

و اما بعد؛

بنده ي حقير از طرف خود و ساير دوستان هيات نوجوانان قاسم ابن الحسن عليه السلام، مراتب تشكر و تكريم و سپاسگزاري را به محضر حضرت استاد گرانقدر، جناب حجه الاسلام سيد مهدي باطني دام عزه كه حقا حق استادي گردن اين كمتر از كم و ساير دوستان هيات دارند را عرضه مي دارم و از ساحت حضرتش بخاطر تحمل مصائب، سختي ها و به جان خريدن خطرات و رنج سفر در طول اين سالها، از خداوند قادر حكيم خواهانم كه خود از جناب حضرت استاد، تشكر نمايد كه به قول سعدي عليه الرحمه :

از دست و زبان که برآید            کز عهده ي شکرش به در آید

بنده همان به که ز تقصیر خویش       عذر به درگاه خدای آورد

و در ادامه تشكر ويژه دارم از تمامي عزيزاني كه در كسوت مربي در هيات نوجوانان حضرت قاسم انجام وظيفه مي كنند، بزرگواراني كه كمابيش از مشكلات و درگيري هاي روزمره و ضيق وقتشان آگاهم، ولي همچنان بانشاط و قبراق در كنار دوستان نوجوان حضور دارند و يار و غمخوار و رفيق گرمابه و گلستان عزيزان مان هستند.

سروران و نور چشمانم : كربلايي حسين رباني، كربلايي سعيد قدسي، كربلايي حسين شريعت، كربلايي حسين ملك احمدي، كربلايي ميثم قرباني، كربلايي سيد مهدي روحاني، كربلايي مهدي احمدي، كربلايي محمد برنجيان (استاد شخصي بنده در حوزه ي تواضع و اخلاص) و كربلايي مصطفي قديري.

دست بوس همه ي عزيزانم هستم...

ليله الرغائب كه گذشت. در باقي مانده ي ايام و ليالي ماه خدا به ياد هم و دعاگوي همديگر باشيم...

abolfazl بازدید : 132 دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 نظرات (3)

سلام عرض میکنم به اعضای بانشاط هیئت قاسم بن الحسن(ع)

کافیه نام مبارک نقی (ع) را از گوگل سرچ کنید،وببینید در قسمت تصاویر چه اهانتهایی به چهره معصوم این امام غریب کرده اند.

وظیفه ما اینه که در وبلاگهای خودمون و در سایتهای دیگه مطالبی با عنوان امام نقی(ع) وباتصاویر برچسب دار از این امام غریب قرار دهیم، تا در مقابل این هجمه زشت ومنفور به امام(ع) جوابی محکم و دندان شکن داشته باشیم و تصویر واقعی امام و شیعه را بر جهانیان نشان دهیم.

به امید ظهور آقا امام زمان(عج)

تعداد صفحات : 55

درباره ما
Profile Pic
هم اکنون در حال مشاهده ی آرشیو قدیمی سایت هیئت قاسم ابن الحسن می باشید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی

    برای حمایت از ما از طریق درج لوگوی پایگاه اطلاع رسانی هیئت (مانند لوگوی بالا) ، کد درون کادر سفید رنگ زیر را انتخاب کنید و در بخش کد های اختصاصی کاربر ، کد های جاوا اسکریپت ، اسکریپتها ، کد های آی فریم ، کد های اضافه و یا ... درج کنید

    برای انتخاب بهتر کل بخش میتوانید پس از کلیک بر روی کادر سفید رنگ از کلید های ترکیبی ctrl و a استفاده کنید و سپس کلیک راست کرده و متن را کپی کنید