عليرضاي دهقان عزيز، هم ديروز رفت تا نماينده اي باشد از طرف هيات نوجوانان قاسم ابن الحسن عليه السلام، در ميان خيل ميليوني زوار اباعبداله الحسين عليه السلام در كربلا.

عليرضا انشااله دعاگوي همه ي دوستان در روز عرفه در كربلا خواهد بود.

روزي كه در آن خداي مهربان قبل از اينكه به حجاج در صحراي عرفات نظر كند، به زوار امام حسين سلام الله عليه الطفات خواهد نمود.

ما هم به رسم رفاقت و محبت براي سلامتي عليرضا و همه ي مسافران كوي حضرت دوست، دست به دعا بلند مي كنيم با صلوات بر محمد و آل محمد ...

علي جويافر : مدير كل سايت و حومه كه جشن تولدش را در بيمارستان با حضور پزشكان و پرستارها برگزار كرده بود، امروز حدود ساعت 10 صبح، دوباره به آغوش جامعه بازگشت.

خودش مي گويد عمل جراحي "آپندکتومي" داشته است، ولي واقعيتش اينست كه دارد كلاس مي گذارد و به دنبال تحقيقات پزشكي اين حقير، همان مرض آپانديس است كه هر ننه قمري به آن دچار مي شود.

به نظر مي رسد علت بيماري نامبرده، اعتياد شديد وي به اينترنت باشد.

به هر حال از اينكه مدير كل سايت و حومه را دوباره مي توانيم در هيات زيارت كنيم، كماكان خرسنديم.

سيد علي قريشي : به خاطر رعايت امانت، عين متن پيامك ايشان را مي آورم؛

سلام

در سالروز ازدواج ولي مطلق الهي وصي بلافصل و مطلق و بر حق حضرت رسول الله، حضرت اميرالمومنين علي بن ابيطالب با وليه الله و عصمه الله الكبري و علت و بهانه خلقت حضرت صديقه فاطمه الزهرا عليهم افضل صلوات الله و در جوار بي بي و عشق امام الرئوف حضرت علي بن موسي الرضا، حضرت فاطمه معصومه ...

و با نصف ايماني كامل شده و در آستانه اولين نماز واجب هفتاد برابر ثواب داده شده ...

دعاگو و بيادتان هستم

هو ياعلي/

تهش ميخوان بفرماند كه زن گرفتند.

بنده هم از طرف خود و ساير دوستان هيات نوجوانان قاسم ابن الحسن عليه السلام، اين ازدواج فرخنده رو به ايشون و همسر مكرمه و والده محترمه شون تبريك مي گيم و از ذات اقدس حق براشون طلب خوشبختي و سلامتي مي كنيم.

تبعات : به احتمال 99/99 درصد، ايشون رو حتي براي شام هم تو هيات نمي بينيم.

عكس نوشت : علي جويافر و سيد علي قريشي در يك قاب - بعد از انقلاب

عين متن پيامك محمدحسين گلستان پرور را مي آورم :

با سلام ان شاالله فردا عازم حرم امن الهي و مدينه منوره هستم، ضمن خداحافظي، صميمانه تقاضاي حلاليت دارم.

نائب الزياره شما خواهم بود. خدانگهدار و التماس دعا (اگه خواستم برم مكه اينجوري پيام بدم خوبه؟!)

چهارشنبه 92/06/20 ساعت 14:39

پنجشنبه زنگ زدم به سيد مهدي محموديان از اعضاي گروه به شدت فرهيخته ي حاج سعيد.

مي گويد جمعه از كربلا برگشته ايم.

امشب دقيقا مي شود شب هفت شان...

بازگشت تاثر آميز اين عزيز فرهيخته را به جامعه ي فرهنگي كشور، تسليت عرض نموده و براي حاج سعيد قدسي از درگاه ايزد منان، صبر و اجر خواهانم.

آنهايي كه قسمت نظرات پست ها را پيگيري مي كنند، كم و بيش با اسم ابوالفضل رهسپار عباسي آشنا هستند.

آشنايي مان با ابوالفضل، برمي گردد به همين قسمت نظرات مطالب سايت هيات و اظهار محبت هاي گاه و بيگاه ايشان.

ابوالفضل متولد 1372 و دانشجوي دانشگاه فرهنگيان است.

ابوالفضل از اعضاي هيات عشاق الزهرا -سلام الله عليها- مسجد جواد الائمه -عليه السلام- منطقه ي جواديه ي تهرانپارس است.

هياتي فعال و با نشاط كه در قالب سه گروه اداره مي شود، يك گروه مقطع راهنمايي كه سرگروهش همين آقا ابوالفضل خودمان است و دو گروه بيرستاني به سر گروهي آقايان فريدي و اسكندرزاده.

نوشتاري كه در ادامه مي آيد، به قلم ابوالفضل -البته با كمي ويرايش- و شرح برنامه ي مشهد مردادماه امسال هيات عشاق الزهرا -سلام الله عليها- ي مسجد جوادالائمه است. ابوالفضل، مسئول فرهنگي برنامه ها بوده است.

حال و هوای عجیبی بود.

بچه ها یه کبوتر آورده بودند كه روز آخر برای وداع،  تو حرم رها کردیم. قبل از رها کردنش، دو تا از بچه ها در گوش کفتره برای آقا پیغام دادن.

اولین ورود هیئت ما هرسال از باب الجواده، چون آقاسید سعید ثابتی (مدیرهیئت)، معتقده آقا امام رضا روی پسرش خیلی حساسه (البته اعتقاد همه ماست).

با نوای السلام علیک یا علی ابن موسی رضا وارد حرم شدیم.خیلی از بچه ها در اولین دیدارشون با گنبد و حرم آقا، اشک از چشماشون جاری شد. یه سری هم مثل خودم شکه شده بودن.

در ادامه ي سفر، پارک وکیل آباد رفتیم و فوتبال بازی کردیم.

هرروز به مدت یک ساعت حلقه های معرفتی تو حسینیه داشتیم. وداع هم تو صحن گوهرشاد، روبه روی گنبدطلا برگزار شد.

هرشب هم، یک ساعتی هیئت و روضه وسینه زنی بود. امسال اردو 4 روز بود، بنابراین برای هرروز اردو اسمی گذاشتم تا موضوع مورد بحث هر روز، در حلقه های معرفتی مشخص باشد. روز اول قران و احکام، روز دوم فرهنگی و اجتماعی(جنگ نرم)، روز سوم دفاع مقدس و روز چهارم عترت و مهدویت.

برای هر روز عکس هایی چاپ کردم و به دیوار حسینیه زدم. برای روز دفاع مقدس که گونی (از اون گونیها که تو جنگ برای سنگر استفاده میکردن) و چفیه و پلاک و نارنجک پلاستیکی و... خریدیم و گوشه ای از حسینیه رو  با این چیزا تزئین کردیم.

سه گروه ده نفره به نام هاي شهيد باکری، شهيد برونسی و شهيد پلارک داشتیم. به بچه ها پک فرهنگی و نشریه هم دادیم.

به یک سری از افراد نمونه ي اردو هم جوایزی دادیم... .

پادشاه عربستان آمده بود ايران. توسط سفيرش پيغام داده بود به آقا براي وقت گرفتن و ديدار آيت الله.

آقا وقت نداده بودند.

اطرافيان اصرار كرده بودند، مصلحت است که شما اجازه ملاقات بدهید.

گفته بودند : پادشاه وهابي ست. مي آيد بيت ما ولي نمي رود عتبه بوسي عمه جان ما. جسارت مي شود محضر حضرت...

خدا رحمت كند آيت الله بروجردي را.

كهولت سن داشتند علامه طباطبائي. مي آمدند حرم. غروب روز هاي ماه مبارك. لب هايشان را مي گذاشتند روي شبكه هاي ضريح. تا اذان. روزه شان را با بوسه ي بر ضريح افطار مي كردند. بعد مي رفتند خانه و غذا مي خوردند.

دعوت كرده بودند از استاد براي همايش تجلیل از مقام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها. معمولا استاد اين دعوت ها را رد مي كردند. بخاطر كسالت و اشتغالات فراوان.

اما اين بار سريع قبول كرده بودند دعوت را.

علامه حسن زاده توي جلسه گفته بودند : «اگر برای من ممکن بود و مواجه با مشکل نمی‌‌‌شدم، برای تجلیل از شخصیتی مانند فاطمه معصومه سلام الله علیها این مسیر را سینه‌خیز می‌‌آمدم!»

زيارت قبول ؛

يعني زخم...

يعني زخم روي زخم...

يعني چشيدن ميوه ي ممنوعه و بيرون انداختنت از بهشت...

يعني هي از پشت سر نگاه كردن تا شايد از پشت شيشه ي ماشين، آسمان بهشت را ببيني...

زيارت قبول يعني ؛

يعني دل تنگي...

يعني بيچاره گي...

يعني هر شب تنهايي...

يعني ...

عكس نوشت : عكس مربوط به زيارت يكي مانده به آخر، رو به قبله، توي شبستان سمت چپ گوهرشاد...

لبنانی بود، ولی دوست داشت یک خانه هم توی مدینه داشته باشد. پول داد به امام گفت:" زحمتش را شما بکشید."

گفت :" یک خانه خوب برایت خریده ام. این هم قباله اش."

و یک کاغذ گذاشت جلویش. مرد خواند:" جعفر ابن محمد برای این مرد خانه ای دربهشت خریده است که یک طرف آن به خانه رسول اکرم متصل است، طرف دیگرش به خانه امیرالمؤمنین و دو طرف دیگرش به خانه ي امام حسن و امام حسین."

مرد با خوشحالی کاغذ را بوسید و گذاشت روی چشمانش. امام گفت : " پولت را دادم به فقرای مدینه."

خانواده اش را قسم داده بود وقتی مرد، نوشته را بگذارند توی کفنش.

روز بعد از دفنش آمدند سرقبرش؛ دیدند نوشته ای آنجا گذاشته شده:"جعفربن محمد به وعده اش وفا کرد."

به نقل از سايت منبرك - برگرفته از كتاب ( در محضر آفتاب) از مجموعه كتب 14 جلدي چهارده خورشيد و يك آفتاب

آنقدر شده است كه جيب هايم پر از پول بوده است و پاي اتوبوس رفته ام و راهي نشده ام و آنقدرتر بوده كه آهي در بساط نداشته ام و رفته ام به پابوسش شاهانه. هميشه تا اتوبوس و قطار و هواپيما راه نيفتاده؛ دلم آرام نشده.

ايندفعه را نمي دانم. بين خوف و رجا گير كرده ام .بين مي شود ونمي شود.

فقط مي دانم دلم برايش تنگ شده است. همين و بس.

... و صداي عليرضاي افتخاري در گوشم مي پيچد كه؛

چون آهوي گمگشته به هر گوشه دوانم

تا دام در آغوش نگيرم نگرانم!

حوصله ي نوشتن مطلب تازه نبود. همان مطلب سال گذشته را به عينه آوردم. فقط عنوانش عوض شد. عكس را علي جويافر به انتخاب خودش آورده بود...

و حالا يكسال گذشته است از آن عكسي كه همه از آن خاطره داريم. امسال را توي عكسي باشيم، كه هم حرم داشته باشد و هم خاطره.... خدا مي داند.

فردا اتوبوسي هست كه راهي مشهد است. اتوبوسي كه براي تك تك مسافرهايش دعوت نامه فرستاده شده است.

اتوبوسي كه شايد هيچ كدام از صندلي هايش، جايي براي نشستن "من" نداشته باشد...

انگار لب هايم به زمزمه باز شده است...

هواتو كردم...

من حيرون تو اين روزا هواتو كردم...

دلم ... .

چه چرت و پرت هايي دارم مي نويسم. توي اوج خستگي سه ي بعدازظهر و يك دستي بدون پيش نويس تايپ كردن، بهتر از اين نمي شود...

هيات نيوز : جمعي از نمايندگان مجلس با ارسال نامه اي به حجه الاسلام باطني با اشاره به ضعف كابينه پيشنهادي دكتر روحاني، خواستار معرفي مسئوليني متعهد و كاردان از هيان نوجوانان قاسم ابن الحسن (ع) اصفهان شدند.

نمايندگان با اشاره به معدل سني 99 سال در كابينه ي پيشنهادي، آن را سراي سالمندان دولت تدبير و اميد خواندند.

لابي گري، دوري از حوزه تخصصي، فاصله با آرمان هاي انقلاب، حلقه ي نيويورك، مردمي نبودن، موضع گيري انفعالي در حوادث تير 88، جريان رشوه ي توتال و استات اويل و ... از ديگر دلايل مطروحه ي نمايندگان مي باشد.

در قسمت ديگري از اين نامه خطاب به سيد مهدي باطني آمده است : با توجه به روحيه ي نشاط، نوجوان گرايي، تعهد، تخصص، علم و ايمان، خدمت گذاري و ... در هيات نوجوانان قاسم ابن الحسن (ع) اصفهان و با توجه به وضعيت بوجود آمده، از شما عاجزانه خواهشمنديم، نسبت به معرفي كابينه ي پيشنهادي خود اقدام فرماييد.

به دنبال رسانه اي شدن نامه فوق در خبرگزاري ها،ميليون ها نامه، پيامك و ايميل به دفتر مدير كل هيات سرازير شد تا ايشان عليرغم ميل باطني نسبت به معرفي كابينه پيشنهادي و برخي مسئوليت هاي ديگر اقدام نمايند.

به دنبال اين هجمه ي رسانه اي و احساس خطر رئيس كل هيات از وضعيت موجود، ايشان در نامه اي به علي لاريجاني كابينه پيشنهادي خود را با ذكر دلايل، معرفي نمودند.

معاون اول (هادي چراغي)- ايشون يه سر و گردن از همه ي اعضاي هيات بلندترند.

هاشمي كوچيكه (وزارت نفت) - اين بزرگوار هيچ كاري در هيات بدون نفع شخصي تابحال انجام نداده اند، حتي موقع كشيدن شام به اين خاطر توي آشپزخونه ي هيات ميرن كه ته ديگ يا خورشت بيشتري گيرشون بياد. به نظر مي رسه، اين روحيه به درد وزارت نفت بخوره.

سيد علي رضوي (وزارت كشور) - چون ايشون ميوندار هيات اند، احتمالا بتونند از ميون مملكت، همه جاي كشور رو بدارند.

هاشمي بزرگه (وزارت اقتصاد) - اين بزرگوار مدت مديدي مدير مالي هيات بودند، بدون ذره اي اختلاس.

فاطمي بزرگه (وزارت اطلاعات) - صدا از ديوار بياد، از ايشون هيچ نويزي نمي شنويد. لام تا كام حرف نمي زنه. دهنش قرص قرصه.

وزارت نيرو (محمدرضا نيرومند) - به علت تشابه فاميليه، و گرنه ايشون تو كار شعر و شاعريه و هيچ ربطي به اين حوزه نداره.

وزارت دفاع (سيد علي مرتضوي) - توپ به ايشون بخوره كمونه ميكنه. تو فوتبال هم تو پست دفاع كار مي كنند.

وزارت صنعت، معدن و تجارت (علي اوليايي) - به خاطر اينكه باباشون توي ميدون امام علي مغازه دارند، به نظر مي رسه مناسب حوزه تجارت باشند. ايران خودرو و سايپا كه كار خودشون رو مي كنند.معادن هم تعطيل باشه، طوري نيست.

محمد حسين كشاورز (وزارت جهاد كشاورزي) - فقط متاسفانه مشابهت فاميليه، و گرنه با اون ژل مو و فرقي كه اون وا مي كنه،عمرا بتونه به درد دل كشاورز جماعت برسه.

(وزارت کار، تعاون و رفاه) - براي كار و تعاون كسي رو نداشتيم، ولي تا بخواين براي رفاه گزينه داشتيم كه معرفي كنيم.

عليرضا رضايي و علي فخفوري (وزارت راه و شهرسازی) - راه رو مي ديم به عليرضا كه همش با موتور وله تو خيابونا. شهرسازي با فخفوري، ايشون توانايي خراب كردن يه مملكت رو دارن، حالا شايد بهش مسئوليت داديم آدم حسابي شد و يه جايي رو هم ساخت.

سلمان علي بابايي (وزارت آموزش و پرورش) - حداقل ايشون بين بچه ها تا حالا 4 تا كتاب خوندند. كلا هم آدم بي خياليه. به درد زياد شدن تعطيلي مدارس ميخورن.

محمد حسين شريفيان (وزارت بهداشت) - چند تا از بچه ها باباشون دكتر بودند، ولي حسين يك ماهي رو توي داروخونه كار مي كرده. با درد مردم و قيمت داروها آشناست.

عليرضا دهقاني (وزارت ورزش و جوانان) - تنها گزينه اي كه روش قطعيت داشتيم. شايد تونست رويانيان رو برداره و پرسپوليس رو از اين لجنزار بكشه بيرون.

مرحوم امير حسين فضيلي نژاد (وزارت امور خارجه) - باباشون به گفته ي خودشون، مرتب در حال تردد به دبي هستند. مكه و مدينه و كربلا هم كه مرتب مي رن. زبان انگليسيش هم به زور معلم خصوصي و مدرسه ي غير انتفاعي 12 آورده. بسه ديگه، چقدر انتظار دارين!

آقا جواد دم كش هيات (وزارت دادگستری) - به اين دليل كه ايشون وقتي آخر هيات دم مي كشند و لعن مي فرستند، گستره ي دادشون اينقدر زياده كه تا 7 تا خونه اونورتر مي رسه.

گروه آقاي قدسي (وزارت فرهنگ و ارشاد) - هركسي اومد تو فرهنگ اين مملكت يه كاري كرد و رفت. ديگه بدتر ازين نمي شه. بچه ها راحت باشيد، مثل هيات.

علي جويافر (وزارت ارتباطات) - ايشون هم روابط عمومي هيات هستند، هم تو كار اينترنت و وبلاگ و سايت و اين چيزا واردند. قول دادند فيلترينگ رو بردارند و تا توي اسطبل اسب لوك خوش شانس هم اينترنت پر سرعت بكشند.

مهدي شانه (وزارت علوم) - هم تيز هوشانيه، هم آدم زحمت كشيه تو هيات. نمي شد دست خالي ردش كرد.

محمد حسين ابراهيمي (رياست بنياد بازي هاي رايانه اي) - سر و تهش رو بگيري، تو بازي كامپيوتريه.

اون يكي شانه (معاون پارلماني) - ربطي نداشت ولي خيلي با هم رفيقيم.

سيد مهدي محموديان (سخنگوي دولت) - ايشون تو هيات دائم در حال حرف زدن هستند.

احمد مسائلي (معاونت زنان و امور خانواده) - حرفي براي گفتن ندارم.

اضافه شده ها به ليست :

جناب hma (اسفنديار دولت يازدهم) - با سوابقي كه ايشون ابراز داشتند و توانمندي هايي كه سرويس هاي اطلاعاتي به ما مخابره كردند و بعد از جلسه ي صبح جمعه ي مسجد اميرالمومنين، فقط اين پست در شان ايشون بود.

محمدحسين گلستان پرور (مركز مطالعات استراتژيك رياست جمهوري) - به دليل نوشتن يادداشت 100 قسمتي در نقد فراماسونها.

سيد محمد حسين كليشادي (مدير مسئول روزنامه رسمي دولت) - به دليل داشتن تجربه موفق در حوزه ي جرايد هيات و رسانه هاي غير تصويري. ضمنا با اون پيرهن صورتيه آدم رو مي بره تو حال و هواي اون شعر معروف.

آقای ی!!! عضو جديد گروه آقاي قدسي (وزارت جنگ - جديدالتاسيس) - به دليل داشتن روحيه خاص و فيزيك خاص ترشون. (به پيشنهاد حاج سعيد قدسي؛ به قسمت نظرات همين پست مراجعه فرماييد)

همچنان در حال تكميل... - روي خط خبر باشيد.

پايان / با تشكر از علي جويافر و مهدي شانه

محمد حسين رحيمي و عرفان ولي بك از زيارت مكه و مدينه برگشته اند. رحيمي را هنوز نيامده، دوستان پياده اش مي كنند و افطار شب بيست و يكم را به زور مهمانش مي شوند. عرفان را هنوز موفق نشده اند تا مهمانش شوند و زيارت قبول بگويند.

حاج سعيد قدسي هم از مشهدالرضا(ع) پيامك داده اند و نايب الزياره مان هستند.

تا يار كه را خواهد و ميلش به كه باشد ...