ساعت 7/5 است.
صدای ترمز چرخ بچه هایی که به هیئت حمله ور میشوند به خوبی شنیده میشود.انگار جلبن متحد دارد از هم میپاشد.
آقای ملک احمدی لب تاب خود را آورده است.که علامت یک گلابی قاچ خورده پشتش معلوم است.
روی دک و دیوار نوشته شده بود:دندان آبی ات را روشن کن! با مشاهده ی این جمله هر کسی که صاحب خرد بود تا آخر مجلس روشنایی دندانش مجلس را فرا گرفت.
پس از زخمی شدن 129 نفر و کشته شدن نزدیک به 41 نفر از بچه ها نماز شروع میشود.
بحث آقای باطنی از موضوعی جذاب برای بچه ها به احکام روزه عوض میشود.
پس از خواندن نماز دوم آقای باطنی به صورت کاملا جدی تذکری جدی به قاتلین و جاسوسان میان بچه ها میدهند............
دیگر کشت و کشتار ها و خشن بازی ها تمام میشود.
آقای باطنی می گویند: آقایان! سعی کنید سه روز قبل از ماه رمضان روزه گرفتن را شروع کنید
ناگهان علیرضا دهقانی می گوید: یعنی خانم ها این کار را نکنند؟!
حق هم داشتند همه گشنه بودند!
دوغ ها را نگو تا میخوردی راس 2 کیلو ماست تهش ته نشین شده بود
جلسه ی شورای اجرائی شروع شد و هر کسی به یک بهانه ای خودش را وارد جمع کرد
هیئت 10 بخش دارد ولی افرادی که در این جلسه حضور دارند نزدیک35 نفر هستند.......
-خدای من! (بارالها) چگونه به مشهد برویم؟!
بحث داغ است که وسیله ی مشهد چه باشد؟
شما بگویید:
1)رفت:اتوبوس+قطار+هواپیما+کشتی *برگشت:قایق مجموع هزینه ها:256 اتلار ($)
2)رفت:ماکسیما+چرخ *برگشت:پیاده مجموع هزینه ها:895 اتلار ($)
3)رفت:تونل زیر زمینی+هلکوپتر *برگشت:قطار+موتور مجموع هزینه ها:20.69 اتلار ($)
4)رفت:پیاده اما با اسب *برگشت:(اصلن بر نگردیم!) مجموع هزینه ها:0.00006 اتلار ($)
30000@yaboo.ir