* دقايقي به شروع مراسم مانده، هنوز طرح صحنه و نور و صوت كامل نشده است.
* علي جويافر مدام زير لب لغز مي خواند كه : من طراح صحنه بوده ام، نه مجري آن.
* تعدادي از دوستان، پشت پرده ي انتهاي مجلس، خواب را قدر دانسته اند و حالي پيدا كرده اند.
* امسال برنامه ي شب قدر با هيات نوجوانان رهروان حضرت مهدي (عج) مسجد النبي (ص) جي، مشترك برگزار شده است.
* محمدحسين كشاورز موقع سينه زني، آن وسط ها پيدايش نيست، شايد به بازنشستگي پيش از موعد فكر مي كند.
* امسال،فاصله مكان برگزاري مراسم تا نزديك ترين اسنك فروشي قابل توجه است. اين شكم هاي وامانده چطور حلقه ي دام بلا شده اند، خدا مي داند.
* طرح جلوي مجلس عجيب به دل مي نشيند، دست طراح و مجريانش درد نكند.
* باز هم محمد برنجيان فعال ترين و دل سوزترين "كاراكتر" هيات در حوزه ي اجرا شده است.
* موقع دعاي قرآن تا حاج آقاي باطني مي گويند : قرآن ها را جلوي صورت هاتان باز كنيد، هر چه گوشي پك و پهن (گلكسي و خانواده) هست روشن مي شود. مي خواهم بگويم كه حالا چه موقع موبايل بازي ست كه منصرف مي شوم. تا قرآن ها روي سرها مي رود، گلكسي ها هم كم نمي آورند و از سر وكول بچه ها بالا مي روند. تازه دوزاري ام مي افتد كه قرآن ها "ديجيتال" هستند.
* نگاه به شلنگ و تخته انداختن هاي هادي سرجويي نكنيد، موقع روضه عجيب بي قراري مي كرد.
* هم مجلس آرايي زيبا شده است و هم هم نوايي بچه ها دوست داشتني ست. خدا از گزند آفات آخرالزمان نگاه شان دارد.
* علي جويافر 3 بار محتواي كلمن كناري ام را تست مي كند. عاقبت متوجه نمي شود شير است يا دوغ!
* محمدحسين رحيمي گله مي كند كه به ما بودجه ي سمعي-بصري نمي دهند، آنوقت اينقدر خربزه زياد است كه علي دهقاني تا توي چشم هايش خربزه خورده است. از بچه ها مي پرسم، حق داشته است. خربزه اش حرف نداشته است.
* سحري استمبولي و سبزي و دوغ و نوشابه است بوفور. بچه ها مانده اند اين همه امكانات را چطور در همين چند دقيقه ي مانده به اذان مصرف كنند.
* قبل از اذان صبح را با چند تايي از بچه ها مي رويم پل خواجو. موقع نماز صبح بيشتر بچه ها جلوي مسجد ولو هستند. اصلا خواب ندارند اين بچه ها...