این روزها از دم مرغ فروشی ها که رد میشیم مثل روز قبل، یهویی دوباره برق از چشمامون میپره!
عه عه عه! این که تا دیروز ۷ تومن بود،شد ۷ و ۳۰۰ ؟؟
روز بعد: عجب! دیروز ۷ و ۳۰۰ بود ، شد ۷ و ۶۰۰ ؟؟
پسفرداش: ای بابا! دیروز ۷ و ۶۰۰ بود حالا ۸ تومن؟؟؟
سه روز بعد: یهویی کیلویی ۱۰۰ تومن ارزون میشه! یه نفس راحت میکشیم! آخیش! اقلا ۱۰۰ تومن ارزون شد!
میاد روزنه های امید در قلبمان روشن بشه که دوباره...
نگاش کن ببین چطوری لم داده!!!
هر سال ماه رمضونمون باید یه جوری و با یه سوژه ای سپری بشه دیگه.
اصلا انگار حواسمون نیست که خدا روزی رو میرسونه. حالا فوقش مرغ نشد بخوریم، به جاش خورش میخوریم. به قول یه بزرگی! میگفت: این شیکم فلان فلان شده(بووووق) هرچی بریزی توش سیر میشه.
بچه ها خیلی خوب داریم فریب دشمن رو میخوریم. ماه رمضان که سراسر ماه رحمته رو داریم با چه مسائلی میگذرونیم. حواسمون نیست کجا هستیم و در چه جایگاهی ایستادیم. متوجه نیستیم که دیگه دنده عقب نداریم...
تمام معنویت ما را گرفته اند و به جاش چی بهمون دادند؟ یک مشت حرفهای صد من یک غاز!!!
حواسمون باشه که در زمین دشمن بازی نکنیم!