Oscar در دستان نويسنده ي فعال سايت QASEM2.IR

در حالي هيات پس از چند هفته تعطيلي بخاطر امتحانات، آغوش خود را به روي بچه هاي هيات مي گشايد، كه اتفاقات درخور توجهي را رقم مي زند.

اين هفته جشن ميلاد اميرالمومنين (ع) به همت بچه ها برگزار مي شود و در انتهاي سخنراني، حاج آقاي شيخ بهايي حديثي را كه در اول بحث ذكر كرده اند، مي پرسند و از آنجايي كه همه ي حواسها فقط به صحبت هاي حاجاقا بوده و نه جاي ديگر، هيچ كس بلد نيست. البته نه از سر بي حواسي كه شايد، بخاطر تواضع شان است كه چيزي رو نمي كنند.

اينجاست كه س.م.ه از جناب آقا مصطفي محمدي تقلب (بخوانيد مشورت) مي گيرند و پاسخگو مي شوند.

در انتهاي جلسه كه مي خواهند جايزه اين متقلب را تقديم كنند، به ناگاه وجدان شان متورم شده، درد مي گيرد و اعتراف مي كنند كه جايزه متعلق به آقاي محمدي ست.

برنامه بعدي اهداي جايزه ويژه Oscar به نويسنده ي فعال پايگاه اطلاع رساني هيات است.

حاجاقاي باطني مقدمه چيني مي كنند كه : اين انقلاب مديون اين بزرگوار است و اگر نوشته هاي ايشان نبود، معلوم نبود سرنوشت جنگ نرم چه مي شد و ما پيروزي 9 دي  و قبلترش، تسخير لانه ي جاسوسي را مرهون زحمات ايشان هستيم و ايشان كسي ست كه حاج سعيد غير حداديان را جهاني كرد و ...

و ايشان كسي نيست جز جناب آقاي مسعود رضائي حفظه الله...

در اين هنگام همه ي پروژكتورها روشن مي شود و نور بنفش رنگ دايره وار به مانند هاله اي از نور، ايشان را از انتهاي مجلس تا روي سن همراهي مي كند.

جيغ، دست، هوراي حضار است كه فضاي جلسه را مملو از سرشار مي كند.

پاي راست جناب رضائي كه به جايگاه مي رسد، خرده كاغذهاي رنگي ست كه به آسمان مي رود (چيزي شبيه مراسم اختتاميه ي جام جهاني يا مراسم افتتاحيه ي المپيك لندن)

سپلاتر، ميشل پلاتيني،مادر مرحوم چاوز، جيمز كامرون، نيكلاس كيج، براد پيت، كاسپاروف، شوماخر، والنتينو روسي، جان اف كندي، پاپ بنديكت شانزدهم، مايكل جردن، اسفنديار رحيم مشايي، بيل گيتس، انزو فراري، استيو جابز، راب ريدر و ... روي جايگاه، تمام قامت برخاسته و عرض ادب مي كنند.

حجه الاسلام سيد مهدي باطني با چشماني اشكبار، سرشار از غروري كه به وصف نمي آيد، جايزه ي اسكار نويسنده ي فعال بخش مجازي را به جناب مسعود رضايي اهدا مي كنند تا در ادامه جناب علي جويافر، داور ادبي اين دوره ي جشنواره توضيحاتي را درباره ي آثار رسيده به جشنواره و نحوه ي داوري ارائه كنند.

پس از آن، مسعود رضائي پشت تريبون قرار مي گيرد و پس از تشكر از عوامل اجرايي جشنواره بخصوص جناب جويافر، جايزه خود را به حاج سعيد قدسي، به پاس يكدهه تلاش بي وقفه اهدا مي كند.

پس از آن علي جويافر از جناب محمدحسين گلستان پرور مي خواهند تا به روي جايگاه بيايند و جايزه ي خرس نقره اي را در بخش نقد فراماسونري دريافت كنند.

جناب گلستان پرور نيز ضمن تشكر از حاجاقاي باطني و مربيان و عوامل اجرايي، اعلام آمادگي مي كنند كه نقد فراماسونري را تا صد شماره ادامه دهند كه با استقبال گرم حضار با دست، جيغ، هورا روبرو مي شوند...