توی برگه او در مورد رفتارش چیزهایی نوشته بودند که فرمانده پایگاه او را خواسته بود. فرمانده را به خاطر چیزهایی که از او پرسیده بود ، خواسته بودند. عباس با خودش گفته بود تا فرمانده بر میگردد میتواند نمازش را بخواند. دفتر فرمانده پایگاه آن هم در یک مملکت غیر اسلامی! روزنامه ای پهن میکند و الله اکبر می گوید . نماز که تمام میشود فرمانده به او می گوید این حرکات دیگر چیست؟ و او برایش در مورد این عبادت مسلمانان توضیح میدهد . فرمانده میفهمد چرا این ها را برایش نوشته اند. برگه پایانی عباس را امضا میکند و حالا میشود : خلبان عباس بابایی